قبل ازینکه بازاریابی برای تشبث تان را شروع کنید، میتوانید به شکلی استراتیژیک فکر کرده و یک پلان بازاریابی ایجاد کنید. یک شیوه خوب برای تنظیم افکار تان، پرسیدن شش سوال ذیل درباره تشبث تان است.
·
محصول شما چیست؟
·
هدف تان کیست؟
·
کجا و چگونه میخواهید بفروشید؟
·
مردم چگونه درباره محصولات تان مطلع خواهند شد؟
·
محصولات تان را به چه قیمتی خواهید فروخت؟
·
موفقیت تان را چگونه ارزیابی خواهید کرد؟
هر سوال از بخش مهمی از پلان بازاریابی تان نمایندگی میکند. این سوالها پروسه، فعالیت و یا عملی را تشریح میکنند که شما برای بازاریابی مناسب محصولات/خدمات تان باید انجام دهید. استفاده ازین معلومات در پلان بازاریابی تان شما را قادر به تمرکز لازم خواهد ساخت تا بتوانید مشکلات و چالش های معمول در هر تشبث را حل بسازید.
هر یک از عناصر فوق بخش مهمی از یک پلان موثر بازاریابی میباشد:
محصول شما
چیست؟
محصول شما جنس پیشنهادی شماست )که
میتواند محصولات یا خدمات باشد(. با
وجودیکه ممکن ساده به نظر برسد، ضروری است که یک تعریف واضح از
چیزی که
پیشکش میکنید وجود داشته باشد تا یک پلان بازاریابی متمرکز ایجاد شود. بطور
مثال، اگر شما یک آرایشگاه دارید، آیا خدماتی مانند رنگ کردن
مو و
یا مساج پا نیز دارید؟ اگر کارخانه پنسل سازی دارید، آیا پنسل ها را در بسته های 10 تایی
یا
20 تایی ارائه میکنید؟ یک محصول باید دارای عملکردی
باشد که
شما برای استفاده کننده وعده داده اید؛ و یک مشتری باید فکر کند که برند شما مزایای ادراکی را که آنها بدنبالش هستند ارائه میکند. مزایای ادراکی
میتوانند فزیکی، منطقی و یا عاطفی باشند.
بعضی از محصولات میتوانند بیشتر از حد عادی خود مفید واقع شوند؛ این بدین معناست که آنها بیشتر از قیمت خود و انتظاری که مشتری از آن دارد فواید را
به مشتری
میرسانند.
محصولات/خدمات
که ارزش بیشتری را ارائه میکنند مشتریان بیشتری جذب میکنند؛ مگر اینکه رقبا قیمت های خود را پایین تر آورده و یا محصولات شان را توسعه دهند. در
هر حالت، این نظر مشتری است که تعیین میکند واقعاً مزیت های لازم توسط محصول ارائه شده است یا نه.
هدف شما
کیست؟
یکی از اولین چیزهایی که در شروع یک تشبث باید به آن فکر کنید این است که: «مشتری
دلخواه من کیست؟ » باید بنشینید و فکر کنید که چه چیزی را شما
ارائه میکنید
و چه نوع اشخاصی بهترین مشتری شما خواهند بود.
شما باید دقیقاً بدانید )هرقدر
دقیق که میتوانید( که
مشتریان شما چه کسانی هستند. این
به معنای دانستن معلوماتی مانند سن، جنسیت، موقعیت و سطح
درآمد آنها
است.
یافتن این معلومات بخشی از تحقیقات بازار است که شما باید قبل از شروع یک تشبث انجام دهید. شما
باید بدانید که محصولات/خدمات
تان را
به چه نوع اشخاصی ارائه کرده و میفروشید.
کجا و
چگونه میخواهید بفروشید؟
این کار اکثراً به نام «توزیع
» یاد میشود. شما
باید تصمیم بگیرید که مصرف کنندگان چگونه محصولات/خدمات تان را بدست آورند. این
جواب سوال تان را
میدهد «از
کجا بخرم؟ » این یعنی چگونه محصول را به دست خریدار برسانیم. آیا
مستقیماً به خریدار میفروشید؟ آیا از اینترنت برای فروش محصول تان استفاده
میکنید؟ آیا
با یک عمده فروش یا پرچون فروش برای فروش اجناس و محصول تان باید کار کنید؟ اینها سوالاتی اند که باید پاسخ داده شوند.
مردم چگونه
درباره محصولات تان
مطلع خواهند شد؟
این عنصر شامل تمامی ارتباطات بازاریابی طرح ریزی شده از قبیل تبلیغات، پیشکش ها و ارتباطات میشود.
محصولات تان
را به چه
قیمتی خواهید فروخت؟
قیمت عبارت از پولی است که ما محصولات/خدمات خود را در مقابل آن با مشتری تبدیل میکنیم. از
دیدگاه خریدار، این هزینه خریداری محصولات/خدمات
است. بحث
کلی درباره قیمت گذاری در فصل قیمت گذاری ارائه گردیده است.
موفقیت تان
را چگونه ارزیابی
خواهید کرد؟
راه های مختلفی برای ارزیابی عملکرد بازاریابی تان وجود دارد، و اکثر مردم از روش ساده بخش مالی استفاده میکنند. این
مهم است که تمامی بازاریابی ها
قبل از
شروع، باید یک هدف قابل ارزیابی و مبنی بر زمان بندی داشته باشند. یک
مثال از هدف بازاریابی میتواند «افزایش 20 فیصدی
آگاهی اشخاص از
محصولات من
در شش ماه آینده » باشد. یک
مثال از هدف پیشکش ها میتواند این باشد که 100« نفر در سه ماه آینده محصولات/خدمات من را باید امتحان
کنند ». برای اینکه بفهمید کدام بخش ها طبق برنامه کار کرده یا نکرده اند، شما باید همیشه پیشرفت بازاریابی تان را در چوکات یک هدف ارزیابی کنید.