چگونه میتوانیم فروشات و خدمات مشتریان را باهم مطابقت دهیم؟

  فروشات و خدمات مشتریان مانند دو روی یک سکه هستند؛ چون ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند . فروشنده یک رابطه را آغاز میکند، به مشتری کمک میکند تا تصمیمی بگیرد که نیازمندی ها و ضرورت های وی برآورده گردد . بدین ترتیب، معامله مالی / پولی در نتیجه فروش، تحقق میابد .

بازار مورد نظر چیست و چگونه بازار مورد نظر درست خود را شناسایی کنم؟

 


 یکی از اولین موضوعاتی که در اوایل ایجاد یک تشبث باید به آن فکر کنید این است که «مشتری دلخواه من کیست؟ »

شما باید بنشینید و درباره این موارد فکر کنید که چه چیزی را عرضه میکنید و به اطراف خود نظر بیاندازید که چه کسانی مشتری/استفاده کننده مورد نظر محصولات یا خدمات شما خواهند بود.

شما باید دقیقاً )یا در حد دقت ممکنه( بدانید که مشتریان شما چه کسانی هستند. این به معنای درک خصوصیات دموگرافیک مشتریان است که بعضی از آنها شامل سن، جنسیت، موقعیت و سطح درآمد میباشد. پیدا کردن این معلومات بخشی از تحقیق بازار است که شما باید قبل از شروع یک تشبث انجام دهید.

شما باید بدانید که خدمات یا محصولات تان را به چه کسانی خواهید فروختانتخاب یک بازار مورد نظر به شما این اجازه را میدهد تا پیامی را ایجاد کنید که از خریدار های مشخص درخواست میکند تا محصولات/خدمات شما را بخرند.

بطور مثال، یک شرکت فروش لب سرین ممکن صرفاً خانم ها را هدف پیام تبلیغاتی خود قرار دهد. برای اینکه گروپ مورد هدف خود را این شرکت وسعت بخشد، یک خانم مسن ممکن در پیام تبلیغاتی بگوید که استفاده از لب سرین باعث شادابی و جوانی شود.

صرفاً زمانی که شما بدانید مشتریان مورد نظر شما چه کسانی هستند، میتوانید برای بازاریابی برای آنها برنامه ریزی کنید. اگر شما تلاش کنید که یک پیام تبلیغاتی به تمامی مردم روان کنید، تعداد زیادی از مردم را از دست خواهید داد چرا که این پیام بالای آنها قابل تطبیق نیست.

شرکت ها معمولاً زمان و منابع کافی برای رساندن پیام خود به تمامی اقشار مردم ندارند. با هدف قرار دادن گروپ کوچکتری از مردم شما میتوانید از بودجه بازاریابی خود برای هدف قرار دادن مردمی استفاده کنید که با بیشترین احتمال محصولات تان را خواهند خرید. این استراتیژی همچنان به شما اجازه میدهد سود بیشتری به دست آورید.

برای اینکه بازار مورد نظر خود را بشناسید، شما همچنان باید تحقیق ای از بازار انجام دهید، تا بتوانید یک ضرورت برآورده نشده مردم را برای محصولات یا خدمات پیدا کنید. وقتیکه این ضرورت برآورده نشده را پیدا کردید، شما باید مشخص کنید که آیا میتوانید این محصولات یا خدماتی را عرضه کنید که ضروریات مردم را برآورده کند. اگر پاسخ تان مثبت است، میتوانید تصمیم تان را عملی کرده و کارتان را شروع کنید.

زمانی که بازار مورد هدف تان را شناسایی کردید، بعد از آن باید مخاطبین مورد نظر خود را پیدا کنید، که درواقع همان اشخاصی هستند که قرار است پیام تبلیغاتی شما را دریافت کنند. اکثر اوقات، بازار و مخاطبین مورد نظر عین مفهوم را دارند. اما زمانی که یک شخص استفاده کننده نهایی و خریدار است، بازار مورد هدف و مخاطبین مورد هدف متفاوت هستند. محصولات کمتری هستند که توسط خانم ها خریداری میشوند، مانند گل ها، که معمولاً توسط شوهران برای خانم ها خریداری میشوند. در اینجا، بازار مورد هدف، خانم ها و مخاطبین مورد هدف، شوهران شان هستند که خریداری میکنند. بازاریاب ها استراتیژی هایی را طرح میکنند که ضروریات بازار مورد هدف را برآورده کند و از رسانه ها و دیگر شیوه های ارتباطات برای برقراری ارتباط با خریدار استفاده میکنند.

زمانیکه هدف مورد نظر خود را شناسایی کردید، تصمیم گیری در مورد اختصاص رسانه ها برای آن بسیار آسان تر میشود. اگر بازار هدف شما خانم های جوان است، ضرورت نیست که در تمامی مجله ها جای تبلیغات بخرید. شما میتوانید صرفاً در مجلات مشهوری که مخاطبین شما را دارند تبلیغات کنید. با این کار شما میتوانید پول خود را صرفه جویی کرده و با یک پلان بازاریابی هدفمند، سود بهتری از سرمایه گذاری خود داشته باشید. ضرورت نیست که زمان و پول خود را بالای ارتباط برقرار کردن با مردمی مصرف کنید که احتمال آن کم است که از شما خریداری کنند.

زمانی که هدف خود را به وضاحت مشخص کردید، خواهید فهمید که چگونه به آسانی همراه آنها ارتباط برقرار کنید و اینکه ضرورت نیست پول و زمان تان را بیش از اندازه مصرف کنید تا نتیجه دلخواه تان را به دست آورید. تمرکز و تاثیرگذاری تان در بازاریابی بیشتر خواهد شد و مفاد بیشتری را از سرمایه گذاری تان در بخش بازاریابی به دست خواهید آورد.

برای اینکه بازار هدف خود را بشناسید، شما همچنان باید تحقیق ای از بازار انجام دهید، تا بتوانید یک ضرورت برآورده نشده مردم را برای محصولات یا خدمات پیدا کنید. وقتیکه این ضرورت برآورده نشده را پیدا کردید، شما باید مشخص کنید که آیا میتوانید این محصولات یا خدمات را ارائه کنید که ضروریات مردم را برآورده کند. اگر پاسخ تان مثبت بود، میتوانید تصمیم تان را عملی کرده و کارتان را شروع کنید.