چگونه میتوانیم فروشات و خدمات مشتریان را باهم مطابقت دهیم؟

  فروشات و خدمات مشتریان مانند دو روی یک سکه هستند؛ چون ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند . فروشنده یک رابطه را آغاز میکند، به مشتری کمک میکند تا تصمیمی بگیرد که نیازمندی ها و ضرورت های وی برآورده گردد . بدین ترتیب، معامله مالی / پولی در نتیجه فروش، تحقق میابد .

اگردر تجارت ناکام شوم چه اتفاق میافتد؟

 


متاسفانه در کار تشبث چالش ناکامی، احتمالی است که باید مدنظر داشته باشید. رسیدگی به این چالش ایجاب می کند که شما وقت و انرژی خود را بیشتر بر موفقیت متمرکز سازید نه ناکامی. خطر بخشی از کار تشبث است. بدون به عهده گرفتن ریسک، نمی توانید منفعت بدست آورید.

اگرچه پذیرش ناکامی سخت است، اما گاهی تجربه ی آموزنده و ارزشمندی برای فرصت های بعدی می شود. چیزهایی را که با راه اندازی تشبث می آموزید در جریان کار معمول در یک اداره سنتی آموختنی نیست. وقتی صاحب تشبث هستید، نسبت به بیشتر افرادی که در سازمان ها و ادارات کار می کنند، متفاوت

می باشید. ممکن است کسانی بخاطر این که ایده ای داشته اید و می خواستید ایده ی خود را به عمل پیاده کنید، شما را تحسین کنند. آدم ها معمولاً به گذشته ی خود با دیده حسرت نگاه کرده می گویند کاش برای انجام کارهایی که دوست داشته اند تلاش به خرج داده و کارهای متفاوتی انجام می دادند.

مهم است که بخاطر داشته باشید بیشتر تشبثات ناکام می شوند، و حتی افراد ثروتمند و تاجران موفق در کار خود دچار ناکامی شده اند. متشبث بودن به معنای خطرپذیری است. ناکامی در کار تشبث شرم نیست. بسیاری متشبثان وقتی در یک کار ناکام می شوند، به کار دیگری روی آورده و موفق می شوند. چون از آموخته های ناکامی گذشته برای موفقیت آینده خود استفاده می کنند.

برای فکر کردن درمورد مسایل وقت بگذارید. هیچ کسی نمی تواند هر روز در هر چیز موفق شود- ناکامی گاهی اجتناب ناپذیر است . وقت زیادی را صرف اندیشیدن درمورد نتایج منفی کارتان نکنید. گاهی، وقتی تشبث پرچالش و دردسرساز به پایان می رسد یا خط تولید ناکام متوقف می شود، احساس ناراحتی دست می دهد. وقتی کار به منبع ضیاع وقت و امکانات شما تبدیل گردد، بهتر است به آن نقطه پایان بگذارید و آن را خاتمه دهید.


خود را سرزنش نکنید. به یاد داشته باشید که ناکامی تشبث تان به این معنی نیست که شما کاملاً ناکام شده اید. خود را از تشبث جدا کنید تا احساس مثبت نسبت به خود و ارزش های شخصی خود را حفظ کنید.

وقتی بدور از احساسات به فکر پرداختید، مدتی درمورد دلایل عدم موفقیت شرکت خود بیاندیشید. از دلایل بدست آمده، درس خواهید گرفت، و در کار بعدی تان هوشیارتر عمل خواهید کرد. برخی مسایلی که باید درموردشان فکر کنید قرار ذیل اند:


·      آیا محصول یا خدمات شما با خدمات و محصولات موجود در بازار شبیه بوده یا بهتر از آن ها بودند؟

·      آیا به اندازه کافی مشتری داشتید؟

·      آیا مشتریان شما از محصولات و خدمات شما راضی بودند؟ آیا آنان به طور مکرر برای خرید به شما مراجعه می کردند؟

·      آیا قیمت اجناس و خدمات شما در حدی بود که مصارف شما را جبران نموده و براي شركت تان يك مقدار سود باقی می گذاشت؟

·      آیا شما امور مالی شرکت خود را پیگیری می کردید؟ آیا بی نظمی هایی در پرداخت پول از سوی مشتریان شما وجود داشت؟

·      آیا کارمندان شما خوب بودند- آیا آنان از آموزش و مهارت لازم برای انجام درست کار برخوردار بودند؟


مدتی برای خود وقت بگذارید. یکی از مشکلات متشبث بودن این است که معمولاً وقت فارغ پیدا نمی کنند. حال که شما نیاز ندارید هر لحظه هر روز خود را به شرکت تخصیص دهید، می توانید از زندگی لذت ببرید. می توانید نان شب را در جایی خارج از خانه با دوستان خودصرف کنید یا به رخصتی بروید، در هر حال به خود انرژی تازه تزریق کنید و لحظات شادی را که در گذشته از دست داده اید جبران نمایید. با تفریح و وقت گذاشتن برای خود، ممکن است به ایده ی تازه برای کار جدید برسید.